برنامه 90 طنز يا جدي!
۱۳۸۵ دی ۱۹, سهشنبه ۲۲:۴۴ By Hamedan , In old vr site
هر دو شنبه شب عادل فردوسي پور به كمك ميمهانان برنامه اش و با هنرمندي ديگر فوتباليستها و مربيان برنامه اي شاد و مفرح و پربيننده را رقم مي زند، اين برنامه كه سراسر بر پايه بداهه بوده و فاقد نويسنده و ايضاً سرپرست نويسندگان مي باشد در حيطه طنز تصويري گوي سبقت را از تمام برنامه ها و مخصوصاً « باغ مظفر» ربوده است؛ متن زير تنها گزيده اي كوچك از برنامه نود ( 11/10/85) مي باشد، توضيح ضروري اينكه در اين برنامه مثلث فردوسي پور، غياثي و محصص كامل بود و نود شاهد يكي از بهترين برنامه هايش بود.
1- فردوسي پور(خطاب به مهمانان): ۱۸۸۰۰۰ نفر جواب درست مسابقه رو دادند، پنج تا شماره انتخاب كنيد،
غياثي: 8
محصص: 18
فردوسي پور: شماره هاي بالا هم انتخاب كنيد،
غياثي: 118
محصص: 190
فردوسي پور: با توجه به اينكه ۱۸۸۰۰۰نفر در مسابقه شركت مي كنند، يك شماره خيلي بالا بگيد،
غياثي: 999 (!)
توضيح ضروري: حالا چه اجباريه عدد بزرگ باشه؟! شايد مهمانان برنامه بلد نباشند از 1000 بيشتر بشمارند!
2- بازي استقلال- سايپا نشان داده مي شود،
- بازيكن نيمكت نشين سايپا(كه داور ادعا مي كرد به خاطر فحاشي اخراجش كرده است): گوش هاي قهرماني خيلي خوب كار ميكنه، سال پيش هم در حاليكه عنايتي در سي متري اون بود گفت بهم فحش دادي و اخراجش كرد!
- صحنه اخراج اكپرپور چندين نوبت جلو عقب ميشود و بالاخره كارشناس داوري كشف مي كند كه احتمالاً اكپرپورهم فحش داده!
فردوسي پور: اصولاً گوش هاي قهرماني خوب كار مي كنه ... خيلي ها رو با گوش هاش(!) اخراج كرده! ( در اين لحظه صداي خنده تمام استديو رو پر مي كنه، پشت صحنه هم به خنده مي افتند!)
- توضيحات تكميلي: علاوه بر اخراج اين دو نفر به علت فحاشي، قهرماني در مصاحبه با روزنامه خراسان ادعا كرد، ارزاني هم به علت فحاشي از زمين مسابقه اخراج شده است، يك موضوع جالب هم اينكه قهرماني در پاسخ گزارشگر اين روزنامه مبني بر اينكه اضافه وزن داريد گفت:« لباس هايم تنگ بود وگرنه من چاق نيستم!»
3- اخراج ارزاني! ( بازيكن سايپا)
- اوج مظلوميت رو مي شد در اين صحنه ديد:
ارزاني و طالب لو با هم به سوي توپ تكل مي روند، پاهايشان در هم گير مي كند، طالب لو بعد از تصاحب توپ يك لگد به ارزاني مي زند، و بعد با دست هم يكي توي كله اش مي زند، با توجه به لب خواني يك عدد « كثافت» هم به ارزاني مي گويد، بازيكنان درگير مي شوند ... داريوش يزداني يكم كتك مي خورد ... داور ارزاني را به كنار مي كشد و مستقيماً به او كارت قرمز نشان مي دهد!!
- در حركت آهسته معلوم مي شود در هنگاميكه قهرماني(داور)، ارزاني( بازيكن سايپا) را مي خواهد از معركه دور كند برچسب فيفاي لباسش كنده شده و به لباس ارزاني مي چسبد:
لب خواني هاي بنده از اين حادثه:
قهرماني: آرمم رو بده اذيت نكن!
ارزاني: ها!! چي ميگي؟ « برو بابا»
فردوسي پور: داور مي تونه به خاطر اينكه يه بازيكن بهش بگه « بروبابا» اون رو اخراج كنه؟!
غياثي: با توجه به بند 6 صفحه 236 خط دوم جلد ششم اين اجازه به داور داده شده فقط كارت زرد بده!
4- خوشحالي معدنچي!
معدنچي بعد گلي كه به راه آهن مي زند در جلوي دروازبان اين تيم ( مثل بچه ها) بالا و پايين مي پرد، آنقدر اين عمل را انجام مي دهد كه بالاخره دوازبان راه آهن او را به سبك درودگر مورد ارشاد و راهنمايي قرار مي دهد!
و باز هم معدنچي،
برنامه نود سريعاً حركت پس از گل معدنچي در هفته قبل را نشان مي دهد، معدنچي پس از به ثمر رسيدن گل به سمت يكي از ياران حريف كه نشسته است مي رود و جلوي گوش او دهانش را باد مي كند و زبانش را در مي آورد و نوعي صداي ناهنجار( چيزي شبيه صداي [...] )در مي آورد!
غياثي: چه كار كرد؟!
فردوسي پور: يه صداي بد در آورد!
غياثي: بر اساس بند 9 اساسنامه ... اخطار كافيه!
5- گل ابومسلم و خوشحالي توپ جمع كن ها!
ابومسلم به ملوان گل مي زند، ناگهان يك توپ جمع كن وسط زمين مي آيد و با باقي فوتباليستها به شادماني مي پردازد،
فردوسي پور: آقاي غیاثی اين فرد كيه؟!
غياثي ( با حالتي طعنه آميز): راستش من اين فرد رو نمي شناسم! ( براي دومين بار در طول برنامه صداي خنده از پشت صحنه هم مي آيد!)
- سخن پاياني : با توجه به وجود قهرماني ها، فيروز كريمي ها، معدنچي ها و ... فوتبال ما بدون نود و فردوسي پور هيچ جذابيت ديگري ندارد!
1- فردوسي پور(خطاب به مهمانان): ۱۸۸۰۰۰ نفر جواب درست مسابقه رو دادند، پنج تا شماره انتخاب كنيد،
غياثي: 8
محصص: 18
فردوسي پور: شماره هاي بالا هم انتخاب كنيد،
غياثي: 118
محصص: 190
فردوسي پور: با توجه به اينكه ۱۸۸۰۰۰نفر در مسابقه شركت مي كنند، يك شماره خيلي بالا بگيد،
غياثي: 999 (!)
توضيح ضروري: حالا چه اجباريه عدد بزرگ باشه؟! شايد مهمانان برنامه بلد نباشند از 1000 بيشتر بشمارند!
2- بازي استقلال- سايپا نشان داده مي شود،
- بازيكن نيمكت نشين سايپا(كه داور ادعا مي كرد به خاطر فحاشي اخراجش كرده است): گوش هاي قهرماني خيلي خوب كار ميكنه، سال پيش هم در حاليكه عنايتي در سي متري اون بود گفت بهم فحش دادي و اخراجش كرد!
- صحنه اخراج اكپرپور چندين نوبت جلو عقب ميشود و بالاخره كارشناس داوري كشف مي كند كه احتمالاً اكپرپورهم فحش داده!
فردوسي پور: اصولاً گوش هاي قهرماني خوب كار مي كنه ... خيلي ها رو با گوش هاش(!) اخراج كرده! ( در اين لحظه صداي خنده تمام استديو رو پر مي كنه، پشت صحنه هم به خنده مي افتند!)
- توضيحات تكميلي: علاوه بر اخراج اين دو نفر به علت فحاشي، قهرماني در مصاحبه با روزنامه خراسان ادعا كرد، ارزاني هم به علت فحاشي از زمين مسابقه اخراج شده است، يك موضوع جالب هم اينكه قهرماني در پاسخ گزارشگر اين روزنامه مبني بر اينكه اضافه وزن داريد گفت:« لباس هايم تنگ بود وگرنه من چاق نيستم!»
3- اخراج ارزاني! ( بازيكن سايپا)
- اوج مظلوميت رو مي شد در اين صحنه ديد:
ارزاني و طالب لو با هم به سوي توپ تكل مي روند، پاهايشان در هم گير مي كند، طالب لو بعد از تصاحب توپ يك لگد به ارزاني مي زند، و بعد با دست هم يكي توي كله اش مي زند، با توجه به لب خواني يك عدد « كثافت» هم به ارزاني مي گويد، بازيكنان درگير مي شوند ... داريوش يزداني يكم كتك مي خورد ... داور ارزاني را به كنار مي كشد و مستقيماً به او كارت قرمز نشان مي دهد!!
- در حركت آهسته معلوم مي شود در هنگاميكه قهرماني(داور)، ارزاني( بازيكن سايپا) را مي خواهد از معركه دور كند برچسب فيفاي لباسش كنده شده و به لباس ارزاني مي چسبد:
لب خواني هاي بنده از اين حادثه:
قهرماني: آرمم رو بده اذيت نكن!
ارزاني: ها!! چي ميگي؟ « برو بابا»
فردوسي پور: داور مي تونه به خاطر اينكه يه بازيكن بهش بگه « بروبابا» اون رو اخراج كنه؟!
غياثي: با توجه به بند 6 صفحه 236 خط دوم جلد ششم اين اجازه به داور داده شده فقط كارت زرد بده!
4- خوشحالي معدنچي!
معدنچي بعد گلي كه به راه آهن مي زند در جلوي دروازبان اين تيم ( مثل بچه ها) بالا و پايين مي پرد، آنقدر اين عمل را انجام مي دهد كه بالاخره دوازبان راه آهن او را به سبك درودگر مورد ارشاد و راهنمايي قرار مي دهد!
و باز هم معدنچي،
برنامه نود سريعاً حركت پس از گل معدنچي در هفته قبل را نشان مي دهد، معدنچي پس از به ثمر رسيدن گل به سمت يكي از ياران حريف كه نشسته است مي رود و جلوي گوش او دهانش را باد مي كند و زبانش را در مي آورد و نوعي صداي ناهنجار( چيزي شبيه صداي [...] )در مي آورد!
غياثي: چه كار كرد؟!
فردوسي پور: يه صداي بد در آورد!
غياثي: بر اساس بند 9 اساسنامه ... اخطار كافيه!
5- گل ابومسلم و خوشحالي توپ جمع كن ها!
ابومسلم به ملوان گل مي زند، ناگهان يك توپ جمع كن وسط زمين مي آيد و با باقي فوتباليستها به شادماني مي پردازد،
فردوسي پور: آقاي غیاثی اين فرد كيه؟!
غياثي ( با حالتي طعنه آميز): راستش من اين فرد رو نمي شناسم! ( براي دومين بار در طول برنامه صداي خنده از پشت صحنه هم مي آيد!)
- سخن پاياني : با توجه به وجود قهرماني ها، فيروز كريمي ها، معدنچي ها و ... فوتبال ما بدون نود و فردوسي پور هيچ جذابيت ديگري ندارد!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر