ندامت نامه مهاجم آبي پوش !!!
۱۳۸۵ دی ۱۹, سهشنبه ۲۲:۴۰ By Hamedan , In old vr site
سياوش اكبرپور:
اشتباه كردم ، هواداران مرا ببخشند گناه كه مرتكب نشدهام تجديد نظركنيد !
اشتباه كردم ، هواداران مرا ببخشند گناه كه مرتكب نشدهام تجديد نظركنيد !
سياوش اكبرپور" ، مهاجم تيم فوتبال استقلال تهران ، كه پس از ديدار اين تيم مقابل سايپا در هفته چهاردهم ليگ برتر از سوي كميته انضباطي فدراسيون فوتبال به 10 جلسه محروميت از همراهي تيمش محروم شده است با نوشتن ندامت نامهاي ضمن عذرخواهي از هواداران استقلال رسماً از كميته انضباطي فدراسيون فوتبال و داريوش مصطفوي دبير موقت فدراسيون درخواست كرد كه محروميتش را كاهش دهند.
متن ندامت نامه سياوش اكبرپور كه توسط وي و از طريق نمابر در اختيار گروه ورزش خبرگزاري كار ايران(ايلنا) قرار گرفت به شرح زير است:
« هيچ وقت روزيكه به استقلال آمدم را فراموش نميكنم ؛ درست كه سابقه حضور در تمام ردههاي ملي را داشتم و با كارنامه نسبتا قابل قبولي وارد اين تيم شدم ، اما از استرس زياد نميدانستم چه كار كنم ؟ با امير قلعهنوعي- كه مهمترين عامل حضورم در استقلال بود- تماس گرفتم و ساعت تمرين را پرسيدم. تا آن موقع زياد به ظاهرم توجه نميكردم ، اما براي حضور در اولين جلسه تمريني اين تيم ساعتها جلوي آينه ايستادم و با خودم حرف ميزدم ؛ مدام ميگفتم پسر ! آبرو ريزي نكني! اينجا شيراز و فجرسپاسي نيست. استقلال است و چند ميليون هوادار. چند ده بار حالت موهايم را عوض كردم و ظاهرم را تغيير دادم. وقتي نزديك مرغوبكار شدم و آرام ، آرام مسير پاركينگ تا زمين چمن را طي ميكردم صداي تشويق هواداران استقلال زير گوشم زمزمه ميكرد. آنها سامره ، امير قلعه نوعي، مرفاوي و محمدخرمگاه را تشويق مي كردند.خدايا ميشود من هم يك روز تشويق شوم و از سوي هواداران استقلال لقب بگيرم!؟
بازيهاي ليگ برتر شروع شد و من به عنوان ذخيره علي سامره و رضا عنايتي كه هر يك براي خود اسم و رسمي داشتند، روي نيمكت نشستم. حرف نزدم و فقط تمرين كردم. موضع نگرفتم و فقط دويدم. يك روز در مرغوبكار مشغول تمرين بودم كه يكدفعه شنيدم هواداران مي گويند سياوش دوستت داريم... سرم را چرخاندم و چند ثانيهاي به حالت بهت سكوها را نگاه ميكردم. يعني مرا هم ميبينند؟ يعني آنها من را صدا ميزنند؟ باورم نمي شود ؛ آنقدر دويدم كه در همان تمرين دو گل زدم. امير قلعه نوعي كه تمام حركاتم را زير نظر داشت بعد از تمرين گفت:" آفرين سيا"! اين يعني اوج خوشحالي من در آن موقع. هنگام بازيها هم كه آن قدر رضا و علي خوب بازي ميكردند و براي گل زدن مي جنگيدند كه سخت ميشد به تركيب بروي. براي همين چارهاي جز اين نداشتم كه خودم را با بازي خوب و تمرين به تركيب تحميل كنم.
يكسري مسائل باعث شد ، علي سامره به امارات برود و من وارد تركيب شوم. اميرخان آن زمان گفت:" اين گوي و اين ميدان". حالا نوبت توست كه از اين موقعيت استفاده و از انتخاب من دفاع كني". جو تيم خيلي صميمي بود ؛ كادر فني هم پر قدرت به كارش ادامه ميداد. من پاس ميدادم و رضا عنايتي ميزد توي گل. رضا آقاي گل شد و من هم با جواد كاظميان، آقاي پاس گل شدم. بعد از وقفهاي نسبتا طولاني به تيم ملي راه پيدا كردم و حالا به هر دليلي كه ترافيك خط حمله و يا دور ، دور نور چشميهاي برانكو بود ، از جام جهاني جا ماندم. خيال مي كردم دنيا به آخر رسيده و دليلي ندارد الكي خودم را به در و ديوار بكوبم... بگذريم.
همه اينها را گفتم كه تا بدانيد گذشتهام را فراموش نكردهام و باور كنيد چطور و چگونه شد مهاجم استقلال شدم ! همين هواداران استقلال بودند كه بزرگم كردند و شخصيت يك مهاجم ثابت را به من دادند. وقتي مقابل ملوان در انزلي "هت تريك" كردم يك هوادار جلوي پايم گوسفند قرباني كرد و خيليها هم برايم در مرغوبكار شيريني پخش كردند. از قرار گرفتن در كنار بهترين مهاجم ايران احساس غرور ميكردم و به همين خاطر سعي كردم بهترين پاسها را به او بدهم. موفقيت او موفقيت من هم بود كه ثمرهاش هم حضور رضا عنايتي در جام جهاني بود.نه فقط رضا بلكه همه آنهايي كه از استقلال به جايگاهي رسيدند به خاطر لطف و حمايتهاي بي انتهاي هواداران اين تيم بود.
رضا عنايتي كه رفت ، من هم تنها شدم. خيليها تصور ميكنند چون من خيال ميكردم در استقلال برايم رقيبي نيست ، خودم را لوس ميكنم و براي تيم كم مايه ميگذارم ؛ به خدا كم فروشي در ذات من نيست. بازي اين فصل استقلال مقابل برق را فراموش نكردهايد ! به خدا چهار روز بود كه نخوابيده بودم. پدرم قلبش را عمل باز كرده بود و هر لحظه احتمال ميرفت خداي ناكرده اتفاقي برايش بيفتد حال و روز خوبي نداشتم. چشمهايم باز نميشد. تمام كل بازي حواسم به اين بود كه حال پدرم چطور است؟ رفتم داخل زمين و با خودم گفتم خدايا به اميد خودت. مي روم تا به خاطر شاد كردن هواداران استقلال در تركيب قرار گيرم. اولش خوب بود اما وقتي ديدم انصافي آن "لگد" را به سينه "لطفي زد"، اعصابم به هم ريخت. احساس كردم دنده سعيد "خورد" شد و همان لحظه ياد پدرم افتادم ... .
هيچ كس از درد دل من خبر نداشت. از همه عذرخواهي كردم و بعداز بازي هم دو شب بالاي سر پدرم نشستم. خدا را شكر پدرم بهتر شد. ميدانستم هواداران از من ناراحت هستند بايد جبران كنم ، اما چطوري؟ مثل گذشته به من پاس نمي رسد ... مثل رضا مكملي براي من نيست. اصلا يكي مثل جباري در تركيب تيم وجود ندارد. بچهها خوب هستند ، اما قدرت تيم مثل گذشته نيست. بنده خدا صمدآقا گناهي ندارد ! مقابل سايپا هم به خاطر همين موضوع ناراحت شدم. به حسين كاظمي "پريدم" و به حالت داد گفتم"تو را به خدا پاس بده". داور هم خيال كرد به او فحش دادهام. نقدي نيست ؛ شايد اگر هر كسي هم جاي او بود همين فكر را ميكرد. در اين مدت همه خيال ميكنند من يك مجرم هستم و همانند يك قاتل با من رفتار ميكنند. اگر حرف بزنم و اعتراض كنم ميگويند توجيه كرده. چه بگويم؟ باشگاه كه حمايتم نكرد. هواداران استقلال هم كه پشتم را خالي كردند. استغفرالله" گناه كه مرتكب نشدهام". خودم پشيمانم و معتقدم انسان جايزالخطاست.
كميته انضباطي هم بالاخره وظيفهاي دارد و اعتراضي هم به آنها ندارم ، اما اين طرز برخورد درست نيست ! مگر نميگويند من مجرم هستم. حتي براي يك مجرم هم جاي عفو و گذشت باقي ميگذارند. امروز عيد غدير است و دوست دارم من را هم در اين روز بزرگ ببخشند. من يك فرصت دوباره مي خواهم. انتظار ندارم 10 جلسه محروميتم را ببخشند ، اما خودتان قبول كنيد ميشود تعداد اين محروميتها را كمتر هم كرد. هواداران استقلال هم مطمئنا مثل گذشته همانند كوه پشت من خواهند بود و به خاطر اين رفتارها من را مي بخشند.
باور كنيد جبران ميكنم ؛ هماني ميشوم كه همه انتظار دارند. به خدا يك هفته ميشود كه خورد و خوراك ندارم. شرايط زندگيام به هم ريخته و اصلا اوضاع مناسبي ندارم. پشيمانم. مگر كميته انضباطي و مسئولان فدراسيون جريمه را براي اين در نظر نميگيرند كه بازيكن به اشتباهش پي ببرد ؟ من پي بردم و حالا كه زير فشار مردم قرار گرفتهام ، فهميدم چه اشتباهي كردهام ! باور كنيد هيچ كس از من دلخور و ناراحت نيست و دوست دارم هواداران استقلال هم مرا ببخشند. نيم فصل دوم جبران ميكنم و نشان ميدهم هواداران استقلال هنوز من را دوست دارند. از مسئولان فدراسيون و جناب مصطفوي كه هميشه در امر توسعه ورزش اخلاق در رشته فوتبال تلاش كردهاند مي خواهم تا نسبت به راي صادره در خصوص من تجديد نظر كنند و در روز عيد غدير خم اينجانب را مورد لطف خود قرار بدهند.»
خبرگزاري كار ايران
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر